ظریف پس از دیدار با سعود الفیصل گفت: «این دیدار سرفصل تازهای در مناسبات دو کشور خواهد بود.» ظریف افزود: «ما امیدواریم که این فصل تازه در راستای برقراری صلح و امنیت منطقهای و جهانی و پاسداری از منافع همه ملتهای مسلمان جهان، فصلی ثمربخش باشد.»
وزیرخارجه عربستان سعودی نیز در این دیدار تاکید کرده است که ایران و عربستان از نفوذ زیادی در منطقه برخوردارند و همکاریهای دو جانبه میتواند به روند صلح و امنیت در منطقه کمک کند.
نظریه های سیاست خارجی علل و عوامل گوناگون و مختلفی را به عنوان عوامل تاثیرگذار بر سیاست خارجی کشورها مورد بررسی قرار می دهند. یکی از نظریات مطرح شده در باب بررسی سیاست خارجی یک کشور نظریه "جیمز روزنا" بنیانگذار مکتب فرارفتارگرایی در روابط بین الملل است.
به اعتقاد روزنا عوامل پنجگانه فرد، نقش، حکومت، جامعه و نظام بین الملل بر سیاست خارجی یک کشور تاثیر می گذارند. بر این اساس روی کار آمدن دولت جدید در ایران و شرایط حاکم بر نظام بین الملل و نظم منطقه ای را می توان از عوامل مهم در همگرایی دو کشور ایران و عربستان سعودی به شمار آورد.
به طور کلی نظم منطقه ای در خاورمیانه و زیر سیستم آن یعنی خلیج فارس به شدت متاثر از روابط ایران و عربستان است. روی کار آمدن دولت جدید در ایران و تحولات منطقه ای ضرورت همگرایی بین دو کشور را بیش از پیش کرده است.
سیاستهای عربستان در منطقه و شکست این سیاستها و حمایت از گروههای تندرو و تروریستی که منافع ایران، غرب و در مرحله بعد که خود کشورهای حاشیه خلیج فارس را تهدید می کند باعث شده تا عربستان به دنبال همگرایی در برخی موضوعات منطقه با ایران باشد.
عربستان که بر خلاف ایدئولوژی حاکم بر این کشور -که بر پیروی مردمان از حاکمان مبتنی است- از تغییر رژیم در سوریه سخن گفت پیش از سفر امیرعبداللهیان معاون وزیر خارجه ایران به این کشور تصریح کرده بود که عربستان به دنبال تغییر حکومت در سوریه نیست.
این موضوع نشان می دهد که عربستان نتوانسته در سوریه اهداف خود را پیگیری کند. در واقع برای تحلیل رفتار عربستان در سوریه باید به مولفه ایران و عراق توجه داشت. کاستن از نفوذ ایران در سوریه و لبنان و فلسطین از یک سو و کاهش نفوذ تهران در بغداد از جمله نگرانی های اصلی عربستان به شمار می رود.
اگرچه بر اساس نظریه سیستم تابع ایران در پیرامون(periphery) سیستم تابع خلیج فارس قرار می گیرد و عربستان در مرکز(core) اما تحولات منطقه نشان می دهد نمی توان در این سیستم تابع نقش ایران را پیرامونی فرض کرد.
بر همین اساس است که همکاریهای امنیتی و مقابله با گروههای تندرو و تروریستی در منطقه از جمله موضوعات مهم در دیدار وزیران خارجه ایران و عربستان سعودی بوده است. اینکه مسائل امنیتی باعث تحت الشعاع قرار دادن مسائل مذهبی در روابط دو کشور باشد امری جدید نیست.
روابط ایران و عربستان در دوره محمد رضا شاه پهلوی مبتنی بر سیاست دو ستونی نیکسون-کیسینجر بود و در آن، دو کشور در معادله امنیتی ترسیمی آمریکا عمل می کردند و مطابق نظریه "حامی-پیرو" از مزایای این وابستگی و تحت الحمایگی بهره می بردند. در واقع نوعی موازنه قوا نیابتی در منطقه شکل گرفته بود.
روابط دو کشور با انقلاب اسلامی ایران وارد مرحله ای از تنش شد. اسلام سیاسی از سوی پادشاهی های محافظه کار حاشیه خلیج فارس به منزله تهدیدی برای خود تلقی شد.
ایران و عربستان سعودی در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و خاتمی مناسبات "دوستانهو تفاهمآمیزی" با یکدیگر داشتند. اما در این دوره نیز شاهد بروز اختلافاتی در روابط میان دو کشور بودیم. از دوره دوم ریاست جمهوری احمدینژاد همکاریهای منطقهای بدل به تقابل آشکار شد و پس از جنبشهای آزادیخواهانه در کشورهای عربی به خصومت گرایید.
یکی از الزاماتی که باعث شد تا عربستان سیاستهای منطقه ای خود را مورد بازبینی قرار دهد عامل "بهبود روابط ایران و غرب" است. موضوع هسته ای ایران- که عربستان نهایت استفاده از آن را برای ایجاد سیاستهای ضدایرانی و همسویی با غرب برد- با بهبود روابط ایران و غرب دیگر نمی توانست وسیله بهره برداری عربستان باشد.
بهبود روابط ایران و غرب و حل مسأله هسته ای ایران باعث افزایش نقش منطقه ای ایران می شود و این چیزی است که عربستان سعودی آنرا موجب نگرانی خود می بیند.
توافق ضمنی ایران و عربستان در خصوص عراق و چراغ سبز دولت العبادی به بهبود روابط با عربستان می تواند باعث این شود که همگرایی تهران و ریاض در عراق به سایر حوزها نیز تسری یابد. این همگرایی می تواند در مورد مسائل سوریه، لبنان، یمن، بحرین، فلسطین تسری یابد.
همچنین دو کشور می توانند از همگرایی سیاسی در اوپک نیز بهره ببرند و در اعمال سیاستهای قیمت و تولید هماهنگی این سازمان را افزایش دهند.